یک جرعه حق
وقتی که سبز شد، شب در مقابلش
نوری به رنگ عشق تابید بر دلش
در محفل شب و این عالم سیاه
یاران ستاره و او ماه کاملش
شیطان به یک طرف در شکل کوفیان
قرآن به یک طرف در نطق عاقلش
در فصل غربت آن باغبان پیر
آزادگان چو گل گشتند شاملش
قبل از نماز ظهر چون آیه های نور
در قبله ی نبرد، خون شد نوافلش
حق در بیان او، او در بیان حق
حقا که در دلش، حق است منزلش
یا حق شبیه اوست یا او شبیه حق
نه !! رنگ و بوی حق گردیده مایلش
پیچیده بوی عشق از سطر نیزه ها
عطر کلام دوست، بوده است عاملش
+ نوشته شده در جمعه دوم دی ۱۳۹۰ ساعت 22:15 توسط محمد محمدی
|